عکاسی از شهر سوخته

دیدن دگر آموز و ندیدن دگر آموز

بیا

با دستت

که خالی‌ست

و لمسِ چیزهای بی‌معنی

ناسورش کرده است

بیا

با چشمت

که انباشته‌ست

و دیدن بی‌معناییِ چیزها

نابیناش کرده است

بیا

با قلبت

که خانه‌ی خالی‌ها و انباشتگی‌هاست

و تجربه‌ی چیزهای بی‌معنی و بی‌معنایی چیزها

سنگش کرده است

برویم آن‌سوی چیزها و معناها

تا زوال

التیام‌مان بخشد

جواد خوانساری

عنوان این نوشته اشتباه تایپی ندارد
نه! هیچ اشتباهی در کار نیست
نه به عنوان یک ایرانی قرنِ بیست و یکمی
نه به عنوان یک دانش‌آموخته‌ی علومِ سیاسی
نه به عنوان یک کارشناس راهنما
بلکه به عنوان یک شاعر
من دیده‌ام معنا را بارها
سرزمین به سرزمین
نظریه به نظریه
موزه به موزه
به‌دنبال کلمه‌ی انسان می‌گردد
و هربار خسته‌تر از قبل
به درِ بسته می‌خورد

..................................................

آقای ویکتور فرانکل عزیز

شما برای این وضعیت چه توضیحی دارید؟

جواد خوانساری