عکاسی از شهر سوخته

دیدن دگر آموز و ندیدن دگر آموز

قلم‌موی کهنه را بردار

آغشته کن به باران باریده بر شیشه

بکش به چشم‌هات

تا رنگ بگیری از سفر

--------------------

بزن از جاده بیرون

بی‌کفش و کلاه

آغشته‌ی شبنمِ شقایق‌ها شو

تا جان بگیری از سفر

--------------------

بی‌بال و پَر

پرندگی کن

و بیامیز با آبیِ بی‌انتهای آسمان‌ها

تا سفر از تو جاودانه شود

برچسب‌ها: شعر، جواد خوانساری
جواد خوانساری